دانلود اقدام پژوهی پایه اول در مورد اصلاح رفتارهای نادرست

دانلود پایه اول چگونه توانستم رفتارهای نادرست و ناشایست دانش آموز پایه اول ابتدایی ام را اصلاح کنم که این فایل بصورت word و قابل ویرایش در 26 صفجه تحت عنوان چگونه توانستم رفتار ناشایست دانش آموز کلاس اول را اصلاح کنم در نظر گرفته شده است لازم به ذکر است اقدام پژوهی اصلاح رفتار ناشایست مختص معلمان کلاس اول تا سوم می باشد

تجزيه و تحليل وتفسيرها:

واقعيت اين است كه من خودم گير كرده بودم كه چكار بكنم . چند بار پيش مدير مدرسه فرستادم . مادرش را به مدرسه دعوت كردم ، چندين بار تذكر دادم .ولي هيچ كدام مشكل را حل نكرد. تمامي معلمين و مادر محمد عقيده داشتند كه اورا به حال خود رها كنم . چون استدلال مي كردند كه محمد اصلاح شدني نيست . اما من به سراغ يكي از روانشناسان شهرستان علی آباد رفته ومسئله را با ايشان در ميان گذاشتم . سپس مسئله را با دو تن از مشاوران در ميان گذاشتم . آنها را هنماييهاي لازم جهت تغيير رفتار محمد ارائه نمودند. سپس به دنبال كتابهاي روانشناسي رفتم تا ببينم مشكل چيست ؟ وچگونه مي توانم مشكل را حل نمايم؟ با صحبتهايي كه  با مادر محمد انجام دادم. فهميدم كه والدين محمد ، با ايشان بد رفتاري مي كنند . وبه خواسته هاي او چندان توجهي نمي كنند وبعد از محمد كه برادرش متولد شده است . والدين محمد بيشتر به برادرش سرگرم شده اند واورا فراموش كرده اند . بنابراين محمد مورد بي مهري والدين قرار گرفته است . در نتيجه محمد به خاطر ناكامي در جلب محبت ، مجبور شده است . به پرخاشگري ولج بازي دست بزند . اين عمل خود ، دوباره روابط والدين را با ايشان تيره تر كرده است . و در نتيجه به محمد بر چسب هاي منفي متعددي توسط والدين زده شده است . به اين ترتيب يك كودك معصوم ، به يك فرد نابهنجار تبديل شده است . وقتي چنين كودكاني به مدرسه مي روند . در مدرسه نيز موردي بي مهري اولياء مدرسه قرار مي گيرند و بيشترسعي مي كنند ازدست چنين دانش آموزي خلاص شوند ودر مدرسه نيز برچسبهاي منفي به كودك زده مي شود و به اين ترتيب سر نوشت كودك تغيير مي كند وبه احتمال زيادبه بچه هاي خياباني مي پيوند ند چون چنين كودكاني فقط در ميان كودكان خياباني جايگاهي  دارند . و در نهايت علاوه از مشكلات فردي ، مشكلات اجتماعي نيز افزايش مي يابد. به اين ترتيب براي حل مشكل بايد از يك جايي آغاز مي كردم . تا با ايشان بتوانم رابطه دوستي بر قرار نمايم تا به ايشان بفهمانم كه ايشان نزد من طرد شده نيست. ولي من نمی توانستم بطور مستقيم به او بگويم كه مي خواهم با تو دوست شوم . اولين قدم پيدا كردن ويژگي هاي مثبت محمد بود من با مطا لعه كتابهاي روانشناسي ورا هنمايي همكاران ومشاوران ، فهميدم كه ابتدا بايد نگرش محمد را نسبت به خود و معلم ووالدين او تغيير دهم . براي اينكار بايد نكات مثبت محمد را پيدا مي كردم وتغيير تگرش را از نقاط قوت او شروع مي كردم . محمد به خاطر اينكه بعد از او برادرش به دنيا آمده بود و والدينش از روي نا آگاهي به وي بي توجه شده بودند ومحمد براي جلب توجه والدين رفتارهاي نابهنجاررا پيشه خود ساخته است .به همين خاطر بنده اولين كاري كه انجام دادم ايشان را به عنوان سرگروه يكي از گروهها انتجاب نمودم. اما اعضاي گروه محمد از اين كار من ناراحت شدند ومي گفتند كه محمد آنهارا اذيت خواهد كرد . ولي بنده اعضاي گروه را قانع كردم كه ما از قبل نمي توانيم در مورد كسي داوري كنيم. اتفاقاً به نظر من با توجه به شناختي كه از محمد دارم فكر مي كنم محمد شايستگي  سرگروهي را دارد و به شكل بهتري گروه را رهبري خواهد كرد . من با اين حرفها مي خواستم احساس مسئوليت وهمكاري را در ايشان شكوفا نمايم .ولي با اينحال محمد با اعضاي گروه  در گير بود . ولي من آنها را به آرامش دعوت مي كردم سپس مادر محمد را به مدرسه دعوت كردم واز ايشان خواستم كه بين فرزندان فرق نگذارند وبه محمد بيشتر توجه ومحبت تمايد وبا ايشان بد رفتاري نكنند.در گام بعدي چون ايشان صداي نسبتاً خوبي داشت به همين خاطر معمولاً از ايشان مي خواستم شعرهاي كتاب فارسي را با صداي رسا وبلند بخواند ومعمولاً ايشان  را تشويق مي نمودم كه صداي خيلي خوبي دارد. وهمچنين اگر رفتار خوبي از ايشان ديده مي شود مورد تشويق قرار مي گرفت . تا رفتارهاي مثبت او تقويت شود درس رياضي محمد نسبتاًخوب شده بود در حل مسائل رياضي بيشتر از او استفاده مي گرديد. محمد وقتي به جلو مي آيد معمولاً شكلك در مي آورد يا  زبان خود را بيرون مي آورد با توجه زياد به محمد و بر خورد ملايم وصميمي با او وتقويت نكات مثبت ايشان ، رفته رفته رفتارهاي منفي او كاهش مي يافت ودرسش نيزنسبت به گذشته بهتر مي شد. به همين علت محمد را مبصر كلاس نمودم ومسئوليت اورا بيشتر كردم . محمد از اين كار من خیلي خوشحال شد. به روي خود نياوردم. ولي احساس كردم كه او ديگر ترس از اينكه سرش درد خواهد كرد رااز سرش بيرون كرده است . بعد از چند روز بطورخصوصي از محمد در مورد سردردش پرسيدم . ايشان جواب داد كه سردردش خوب شده است . وبه اين ترتيب ،با تشويق به موقع ومداوم ، توجه زياد ورها نكردن دانش آموزان به حال خود، محبت كردن به دانش آموزان جهت ايجاد نگرش مثبت به ديگران ، تقويت نكات مثبت جهت تغيير نگرش نسبت به خود ، ايجاد انگيزه با دادن جايزه جهت تقويت درسي ، استفاده از والدين جهت تغيير نگرش محمد نسبت به آنان ، مسئوليت دادن جهت تقويت نكات مثبت وي، صبرو حوصله ودلسوزي نسبت به دانش آموزان باعث گرديد كه رفتارهاي ايشان تا حد زيادي بهبود يابد.