دانلود روایت پژوهی ارتقا و رفع مشکلات ناسازگاری دانش آموزان در مدرسه

دانلود روایت پژوهی ارتقا و رفع مشکلات ناسازگاری دانش آموزان در مدرسه

فرمت ورد و قابل ویرایش 

شرح مختصر فایل

چکیده:

فرزندان در خانواده رشد می کنند و چه بهتر که با پدر و مادر خود باشند. هیچ دامنی بهتر از دامن پر مهر مادر نیست و هیچ آغوشی بهتر از آغوش گرم پدر نیست. ما حق نداریم فرزندانمان که نعمت و امانت الهی هستند را به بهانه های مختلف از خودمان دور کنیم. هر چند فرزند ما در جای دیگر در رفاه کامل باشد ولی نمی تواند لحظه ای در کنار پدر و مادر بودن را جبران کند. نبودن پدر و مادر در کنار او خلاء عاطفی بوجود می آورد که این خلاء در آینده برای او مشکلات زیادی بوجود خواهد آورد. امیدوارم تمام بچه ها در دامان پدر و مادر خود بزرگ شده و سایه محبت پدر و مادر بر تمام بچه ها همیشه ماندگار باشد. افزایش ناهنجاری رفتاری و عاطفی دانش آموزان باعث افت تحصیلی و دور شدن از شاخص های توسعه انسانی می شود. بیشترین متغیر های بر ناهنجاری رفتاری* کجروی کج رفتاری* دانش آموزان عبارتند از: دسترسی به منابع و امکانات، عملکرد جامعه، معدل تحصیلی، پایگاه اجتماعی و عملکرد خانواده.

مقدمه:

یکی از نارسایی و نگرانی جامعه امروز، افزایش ناهنجاری در مدارس است که با عدم کنترل می تواند تبعات منفی را به بار آورد. دانش آموزان دارای ناهنجاری، افرادی هستند که در مقایسه با گروه همسالان، رفتارهای مغایر با هنجارهای اجتماعی از خود نشان می دهند. شدت و تداوم این رفتار ها به حدی است که مانع عملکرد متناسب با استعداد های تحصیلی آنان می شود و نمی توانند از آموزش عادی بهره مند گردند. در نتیجه نیازمند آموزش ویژه هستند. شناخت ویژگی های کودکان و نوجوانان و تشخیص نیازهای متنوع ایشان در مراحل مختلف رشد و اتخاذ مؤثرترین شیوه های تأمین این نیازها از اساسی ترین ارکان تعلیم و تربیت است. هر معلّمی مشتاق است دانش آموزان خود را به بهترین وجه ممکن مورد تربیت و آموزش قرار دهد و بتواند نظم و انظباط
منطقی را در کلاس حکمفرما کند به طوری که هر دانش آموز احساس آرامش و دلبستگی به کلاس داشته باشد.

مساله

تجربه ی حاضر شرح حال دانش آموزی است که در مدرسه داشتم. مشکلاتش موجب افت تحصیلی او شده بود و من اقداماتی برای رفع این مشکلات انجام دادم. در این سال با دانش آموزی به نام آشنا شدم. دانش آموزی که نامرتب، شلوغ کار، کندنویس، درس نخوان و افسرده بود. همیشه با همکلاسی ها و دانش آموزان دیگر در مدرسه به دلایل مختلف درگیری و مشاجره داشت. کوچک ترین علاقه ای به درس خواندن نداشت. همیشه با خودش درگیر بود. درس ها را گوش نمی داد. همیشه میز آخر می نشست تا بتواند آرامش کلاس را بهم بزند. هر بار که من او را به میز جلو می آوردم، دوباره زنگ بعدی روی میز آخر می نشست. با هیچ گروهی جوش نمی خورد. دست بزن داشت و نماینده های هفته ای کلاس را به دلیل نوشتن نام وی در تابلو به عنوان شلوغ کار، حسابی کتک می زد. بسیار پرخاشگر، عصبی و تندخو بود. گاهی بچه ها را از روی میز پرت می کرد. خلاصه به معضلی برای کلاس تبدیل شده بود.
چندین بار از او خواستم اولیایش را به مدرسه بیاورد تا با آن ها درباره او صحبت کنم. او به دلایل و بهانه های مختلف از آوردن اولیایش سر باز می زد. چند بار به من گفت که هیچ کسی را در این دنیا ندارد و فقط یک مادر بزرگ خیلی پیر دارد که پاهایش درد می کنند و نمی تواند به مدرسه بیاید. می گفت پدر و مادر ندارد و وجودشان را انکار می کرد.