اقدام پژوهی پایه سوم,اقدام پژوهی آموزگار پایه سوم دبستان,اقدام پژوهی ابتدایی پایه سوم,اقدام پژوهی برتر کشوری سوق دادن دانش آموزان از دیگر ارزیابی به خود ارزیابی,اقدام پژوهی به صورت ورد سوق دادن دانش آموزان از دیگر ارزیابی به خود ارزیابی,اقدام پژوهی جدید پایه سوم,اقدام پژوهی چند نمونه سوق دادن دانش آموزان از دیگر ارزیابی به خود ارزیابی,اقدام پژوهی چیست؟,اقدام پژوهی در مقطع ابتدایی پایه سوم,اقدام پژوهی در مورد سوق دادن دانش آموزان از دیگر ارزیابی به خود ارزیابی,اقدام پژوهی رایگان سوق دادن دانش آموزان از دیگر ارزیابی به خود ارزیابی,اقدام پژوهی سال 96 سوق دادن دانش آموزان از دیگر ارزیابی به خود ارزیابی
اقدام پژوهی سوق دادن دانش آموزان از دیگر ارزیابی به خود ارزیابی پایه سوم
تعداد صفحات فایل :49 صفحه
فرمت فایل : ورد (word) و قابل ویرایش
شرحی از فایل
چکیده
محققان دریافته اند که کسانی که مهارت های خود ارزیابی را به خوبی کسب کرده اند، توانائی حل مسئله در آنها نهادینه شده است. این افراد می توانند خطاها و یا کمبودهای تفکری خویش را تشخیص دهند، فرایند تفکری خویش را به خوبی بیان کنند، و تلاش فکری خویش را مورد بازنگری قرار دهند. بزرگسالان کم و بیش از این مهارت برخوردارند و می توانند یادگیری خود را راهبرد کنند. اما دانش آموزان از این مهارت برخوردار نیستند یا نمی توانند به درستی از آن استفاده کنند. این وظیفه معلمان است که این مهارت را در دانش آموزان تقویت کنند.
مشاهده عملکرد در یادگیری هر مهارتی، ضروری است مثلا یک رقصنده باله در جلوی یک آیینه تمرین می کند تا عملکردش را مشاهده کند. اما در مورد تفکر مشکل این جاست که ندیدنی است و نمی توان آن را مستقیما مورد مشاهده قرار داد. حال سوال مهم این است که چگونه می توان دانش آموزان را نسبت به تفکر خویش حساس کرد تا متوجه چگونگی اندیشیدن خویش باشند؟ چگونه معلمان می توانند در کلاسشان آیینه معادلی برای مشاهده تفکر ایجاد کنند همانطور که در یک سالن رقص، آیینه نصب می شود؟ اگر هدف آموزش این باشد که یادگیری در سراسر عمر را فراهم کند، این مهم است که دانش آموزان آگاهی از خودشان به عنوان یادگیرنده را کسب کنند و بر فعالیت های خویش کنترل داشته باشند.دیگر ارزیابی جهتش به سمت شخص دیگر است. اما غبطه جهتش به سمت خود فرد است. مثلا ما وقتی به یک فرد زیبا دیگر ارزیابی میکنیم در دل میگوییم ای کاش زیبایی اش زایل شود اما وقتی غبطه میخوریم میگوییم من باید ورزش کنم تا تناسب اندام پیدا کنم و پوستم شاداب شود، تا ظاهرم بهتر شود. در واقع دیگر ارزیابی مثل یک زخم است که وقتی زخمی شدی دیگر زخمی شدهای، اما میتوانی با دسترسی به یکسری راهکارها وجودت را واکسینه کنی که کمتر زخمی شوی و طوری حرکت کنی که تیرهای دیگر ارزیابی کمتر روی تنت بنشیند. اینجانب آموزگار پایه …. ابتدایی بعد از برخود با چنین مشکلی در سال تحصیلی اخیر تصمیم گرفتم حس دیگر ارزیابی دانش آموزان را به خود ارزیابی تبدیل کنم.
مقدمه
این وظیفه معلمان است که دانش آموزان را راهنمائی کنند که چه می دانند و چه نمی دانند. تشویق دانش آموزان به طرح این پرسش ها به خصوص قبل از شروع یک درس، برای این کار موثر است: چه می دانم؟ چه نمی دانم؟ چه چیزی را لازم است بدانم؟. همچنین معلم می تواند در حین یا پایان درس، دانش آموزان را تشویق کند تا آنچه که یادگرفته اند را ارزیابی کنند. این پرسش ها با توجه به سطح یادگیری دانش آموزان می تواند مختلف باشد. مثلا برای یک دانش آموز ابتدائی این پرسش ها در حین خواندن یک داستان می تواند موثر باشد: آیا می دانم که این شخصیت داستانی چه کسی است؟ چه مسئله ای را دارد حل می کند؟ یا توالی رخ دادن حوادث چه بوده است؟. برای یک دانش آموز دوران میانی، این پرسش ها می تواند موثر باشد: چه نتیجه ای را می توانم بگیرم؟ معنی این سمبل در این داستان چیست؟ ارتباط این اطلاعات با مسئله ای که دارم حل می کنم چیست؟ برای یک دانش آموز دبیرستانی، معلم باید او را تشویق کند که نویسنده را مورد ارزیابی قرار دهد: منظر نگاه نویسنده چه بوده است؟ آیا نویسنده برای ادعایش به اندازه کافی دلیل آورده است؟
یکی از نگرش های عمومی برای تقویت خود ارزیابی این است که دانش آموزان در مورد بهترین روش یادگیری خودشان فکر کنند؛ اینکه دانش آموزان از توانمندی ها، نقاط قوت و نقاط ضعف خود به عنوان یک یادگیرنده، آگاهی یابند. پرسش هایی مانند اینکه چگونه من بهتر مطالعه می کنم؟ چه ابزاری به یادگیری ام کمک می کند؟
بیان مساله
امروزه در کشورهای متعدد جهان ساختارهای آموزشی متفاوتی اجرا میشود با این حال ما همواره با این پرسش روبهرو هستیم که چگونه میتوانیم در دانشآموزان انگیزه و خود ارزیابی مثبت را بیشتر کنیم؟…
۱ تلاش یعنی موفقیت: هر گاه معلم و دانشآموزان به این باور برسند که تلاش آنان یک موفقیت بزرگ است، به طور قطع همواره موفقیت را تجربه میکنند و از آن لذت میبرند و نه تنها شکست موجب ناامیدی آنان نمیشود بلکه آن را موقعیتی مغتنم برای کسب تجربه، جهت اصلاح کار و انجام تکلیفی دوباره با پشتوانهای مبتنی بر تجربه میدانند. معنای موفقیت تنها رسیدن به هدف خاص و نتیجه نهایی و ارزش تعیین شده نیست زیرا ممکن است که با وجود تلاش، اهداف محقق نشود و صرف توجه به هدف موجبات دلسردی و بیعلاقگی و احساس بیحاصلی در دانشآموزان شود و پیامد آن بروز رفتارهای نادرست از جمله خود ارزیابیهای ناسالم، تقلب کردن، شفاف نبودن برای دست یافتن نتیجه به هر قیمت است.
۲ از مثبتها بگویید: همچنین بازخورد به موقع معلم نسبت به عملکرد دانشآموزان نیز در بالا بردن خود ارزیابی تحصیلی بین دانشآموزان موثر است اما باید توجه داشت که همیشه از نکات مثبت و بازخوردهای مثبت شروع کنید.
۳تنوع داشته باشید: کودکان و نوجوانان تنوعطلب هستند. آنان از انجام کارهای تکراری خیلی زود خسته و بیانگیزه میشوند بنابراین توجه داشته باشید همیشه از یک نوع و روش استفاده نکنید و برای ایجاد خود ارزیابی تحصیلی دانشآموزان باید از شیوههای گوناگون مانند تکالیف نوشتاری، گفتاری، عملکردی، فردی، گروهی، خلاقیتی و… بهره گرفت.
۴ از انتقادهای بیرویه، تحقیر کردن نظرات دانشآموزان پرهیز کنید.
۵ در خیالها و رویاهای دانشآموزان شریک شوید.معلم یکی از ارکان اساسی آموزش و پرورش است و بدون در نظر گرفتن نقش او، نقش سازندهای را نمیتوان برای تعلیم و تربیت منظور کرد. معلم نه تنها متخصص مسائل آموزشی، بلکه راهنما، سرمشق، مشاور مشفق و دوست و مشکلگشای دانشپژوهان است.
حال اگر معلم بتواند غیراز آنکه مسائل آموزشی را میآموزد، مشفقانه و مشتاقانه در صلاح و اصلاح رفتار و تربیت فراگیران بکوشد، با آنان نه از روی مقررات خشک آموزشی بلکه از روی احساس و عاطفة متعادل رفتار کند، موقعیت آنان را درک کند، خشک و عبوس و با اخم و ترشرویی برخورد نکند، حرمت و جایگاه آنان را پاس دارد و با آنان در تعامل و تفاهم باشد، کلاس درس، کلاس خوشایند و پرجاذبه خواهد شد و فراگیران برای حضور در چنین کلاسی اشتیاق نشان خواهند داد.
معلمی میتواند جذابیت کلاس را فراهم آورد که از نظر علمی توانا و مسلط باشد. در واقع اصلیترین وظیفه آموزشی معلم یاد دادن و آموختن است و معلمی که از نظر علمی تواناتر باشد، بهتر میتواند این وظیفه را به انجام رساند. حال اگر وظیفة آموزشی معلم با کمآگاهی او به خوبی انجام نگیرد و کلاس درس او سطح مناسبی از اندیشه و دانایی را نداشته باشد، ممکن است فراگیران نسبت به حضور در چنین کلاسی احساس تردید کنند و به این نتیجه برسند که خودشان با مطالعة کتاب میتوانند به همین سطح از آموزش که معلم آن را عهدهدار شده است، دست یابند.
در این صورت کلاس برای فراگیران جذابیت نخواهد داشت و تنها ممکن است قوانین و مقررات آموزشی یا به تعبیری درستتر «جبر مقررات آموزشی» آنها را به حضور در کلاس راضی سازد. در تجارب برخی از معلمان مشاهده و شنیده شده است که آنان بدون آنکه قواعد سختگیرانهای را برای حضور دانشآموزان در کلاس وضع و اعمال کنند، تنها به دلیل اطلاعات گستردة علمی توانستهاند دانشآموز را مشتاقانه به کلاس بیاورند و دانشآموزان از چنین کلاسی بهرههای فراوان بردهاند.
تسلط علمی معلم امری جدا از پاسخگویی اوست. ممکن است معلمی به لحاظ علمی توانمند باشد، اما در پاسخ به پرسشهای دانشآموزان توانایی نشان ندهد، زیرا پاسخگویی علاوهبر حضور ذهنی قوی به پیش زمینههای دیگری همانند آشنایی با اندیشه روز و شبهات جدید، استفاده از منابع نوتر و جدیدتر، احترام به جایگاه فراگیر و در نظر گرفتن حق پرسش برای او و استقبال از جلب مشارکت و حاکمیت جوّ پرسش در کلاس نیاز دارد.
معلمی که با این پیشزمینهها بیگانه باشد، پاسخگو نخواهد بود. معلمی که به مطالبات، ابهامات و سؤالات دانشآموزان پاسخ ندهد، نمیتواند برای آنان جذابیت ایجاد کند و چنین کلاسی برای ذهن پرسشگر دانشآموزان، کلاسی بیجاذبه تلقی خواهد شد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.