دانلود كنش پژوهي مقايسه راهبردهاي رويارويي در دانش آموزان با و بدون اختلال نارسايي توجه / بيش فعالي
فرمت فایل ورد (word)و قابل ویرایش
تعداد صفحات 192 صفحه
قسمتی از فایل
مقدمه
امروزه علی رغم ايجاد تغييرات عميق فرهنگي و تغييردر شيوههاي زندگي, بسياري از افراد در رويارويي با مسايل زندگي فاقد توانايي هاي لازم و اساسي هستند و همين امر آنان را در مواجهه با مسائل و مشکلات روزمره زندگي آسيب پذير کرده است معمولا از اين مشکلات و مسائل با نام فشار رواني ياد مي کنند. استرس يا فشار رواني واژه مبهمي است که براي توصيف موقعيت, شي يا شخصي که باعث فشار ميشود, احساس ها و پاسخ هاي جسمي که در فرد ايجاد مي گردد و نتايج حاصل از آن به کار ميرود اعم از اينکه اين نتايج رفتاري، شناختي يا فيزيولوژيکي باشند (هيوارد، 1998 به نقل از فتحي آشتياني،1382).
ويژگي خاص زندگي پيچيده در جوامع صنعتي، وجود يا فقدان بعضي از ارتباط هاي شخصي در محيط هاي تحصيلي و شغلي، گسترش ارتباط اجتماعي و نقش هاي متعدد و چند گانه اجتماعي زنان و مردان، ترس از آينده و ساير مشکلات همگي سطـحي از فشـار رواني را بر فـرد تحميل مينمايد. اما آنچه که در اين ميان ميتواند حائز اهميت باشد شناسايي عامل مهم روش هاي روياروئي با فشار رواني است که به عنوان يک متغير ميانجي ميتواند پيامدهاي آنرا تحت تاثير قرار دهد ، مهار کند يا به آن دامن بزند (كلينكه، ترجمه محمد خاني، 1380).
براي مقابله با فشار رواني توانایي هاي رواني- اجتماعي وجود دارند که فرد را براي روياروئي موثر و پرداختن به کشمکش ها و موقعيت هاي زندگي ياري ميکنند. اين توانايي ها فرد را قادر ميسازند تا در ارتباط با ساير انسان ها، جامعه، فرهنگ و محيط خود مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت رواني خود را تامين کنند. برخي از افراد هنگام روبرو شدن با مشکلات ميکوشند با ارزيابي درست و منطقي موقعيت و با استفاده از راهبردهایي مانند مساله گشايي، تفکر مثبت و استفاده موثر از سيستم هاي حمايتي با آن مقابله کنند. در مقابل برخي ديگر به جاي رويارویي سازگارانه با مسائل سعي ميکنند به روش هاي ناکارآمد از روبرو شدن با مشکلات اجتناب کنند. نقص عمده اين نوع راهبردهاي اجتنابي آن است که گرچه ممکن است در کوتاه مدت، موثر واقع شوند و به فرد آرامش موقت ببخشند ولي در دراز مدت فرد را از داشتن احساس خود کارآمدي، عزت نفس و خود ارزشمندي محروم ميسازند (كلينكه، ترجمه محمدخاني، 1380 ). بنابراين راهبردهاي رويارويي، کوششهاي هوشيارانه فرد است که رويدادها و تقاضاهاي فشارزا را مهار ميکند و منابع شخصي فرد (مانند عاطفه مثبت، اطمينان و خود کنترلی) را ارتقاء ميبخشد تا شدت تنش کاهش يابد (لازاروس، 1999 به نقل از انشل و دلاني، 2001 ). راهبردهاي رويارويي دو كاربرد دارند يكي اينكه هيجانهاي منفي حاصل از درماندگي را تنظيم ميكنند و ديگر اينكه عاملي را كه باعث درماندگي شده، تغيير ميدهند (برینک و دي لاري، 2001).
با بررسي نظريه ها و پژوهش هاي مربوط مي توان نتيجه گرفت که نحوه برداشت فرد نسبت به تنش ها بسيار مهمتر از موقعيت سني آنها است و در اين زمينه ارزيابي شناختي نقش مهمي را در سلامت رواني ايفا ميکند. اما اين بدان معني نيست که يک فشار رواني در شرايط سني مختلف تاثير يکساني ميگذارد. توجه به وقايعي که براي کودکـان آسيب زا بـودهاند مـيتواند مـوارد آسيب پذيري بعدي را پيشبيني کند. از اين رو شناخت تنش هاي دوران کودکي و آموزش مهارت هاي روياروئي به آنها داراي اهميت فراواني است (پاورز و همکاران،1989 به نقل از کشاورز، 1382).
پژوهش هاي ديگر نشان داده اند که ويژگي هاي فردي در مقابله با تنش و فشار رواني اهميت بسيار دارد. متغيرهاي مربوط به اين ويژگي ها عبارتند از سن، جنس، عوامل ژنتيک، هوش،
زمينههاي خانوادگي و مهارت هاي حل مساله ( کامينگر ، 1988، فريدن برگ و لوئيس, 1991 و فوير اشتاين ،1987 هر سه به نقل از کشاورز، 1382). بالاخص نقش عوامل خانوادگي، جنسيت، سن و فرهنگ در شکلگيري راهبردهاي روياروئي کودکان بسيار واضح است (اسکندري، 1383 ). اما آنچه که در پژوهشها کمتر مورد توجه قرار گرفته وجود ويژگي هاي خاصي چون اختلالات دوران کودکي و نوجواني و نحوهاي که اين کودکان با فشارهاي رواني مقابله ميکنند، است. وجود رويدادهاي فشارزاي عمده و جزيي، در زندگي کودکان ونوجوانان به طور چشمگيري با مشکلات هيجاني و رفتاري آنها ارتباط دارد (کامپاس، مالکارني و فونداکارا، 1998 ) و هنگام وقوع يک رويداد فشارزا کودکان مطابق باسن خود واکنش ها و تغييراتي را در رفتارشان نشان ميدهند که در حالت عادي فاقد آنها مي باشند (دي بورد،2001 به نقل از اسکندری، 1383).
کودکان با نيازهاي ويژه، نيز هنگام رويارويي بايک فشار رواني معمولا نشانههاي خاصي را بروز ميدهند و تمايل دارند که آنها را گسترش دهند. از جمله اين نشانهها مي توان، بيان چهرهاي يا تيکهاي عصبي، تغييراتي در الگوي سخن گفتن، عرق کردن، داشتن احساس بيماري، ساکت و گوشه گير شدن، شکايت کردن و تحريک پذيري، نشان دادن ترس يا پاسخ اجتنابي را ذکر کرد (اسکندري، 1383). گرچه تفاوتهاي فردي در ايجاد مشکلات مرتبط با تجربههاي فشارزا نقش دارد، راهبردهاي رفتاري وشناختي کارآمد مي توانند منابع فشارزا را تغيير يا اثرهاي منفي آنها را کاهش دهند (کامپاس وهمکاران، 1998 به نقل از كشاورز، 1383). اختلال نارسایي توجه/ بيشفعالي نمونهاي از اختلال هاي ويژه کودکي و نوجواني است که راهبردهاي رويارویي مرتبط با آن در اين پژوهش مورد بررسي قرار گرفته است. مساله عمدهاي که در اين کودکان بايد بسيار مورد توجه قرار گيرد نحوه رويارويي آنها با مسایل و رويدادهاي فشارزاي زندگي است تا گامي در جهت شناخت چهره اصلي اين اختلال وبهبود راهبردهاي رويارويي اين دانشآموزان برداشته شود که در اين صورت بسياري از مشکلات ثانوي آنها نيز حل خواهد شد.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.